مقالات و پروژه های معماری-دانشجویی

مقالات و پروژه های معماری

معماري پايدار يا سبز
  1. نگرشی بر رویکرد ساختمان های سبز

    امروزه با رشد سریع دانش و تکنولوژی در همه ی زمینه ها به ویژه در صنایع وابسته به ساختمان سازی و تشویق به ساخت ساختمان هایی با راندمان انرژی و استحکام بالا و با استفاده از مواد و صالح مدرن، سبک و … ساخت
    ساختمان های سبز در ذهن معمار رویش می کند. از این رو باید با مفاهیم اولیه و کاربردی ساختمان یا به طور جامع تر معماری سبز آشنا شویم.
    Green Architecture - معماری سبز
    قبل از هر چیز که یک ساختمان سبز خلق شود مانند هر چیز دیگر به یک خالق احتیاج دارد. این موضوع یعنی ایجاد
    ساختمان سبز، به سلامت فردی که در آن و در محیط اطراف آن زندگی می کند کمک خواهد کرد و از او پشتیبانی خواهد کرد و باعث رضایت مندی و سودمندی آنان خواهد شد. این موضوع نیازمند کاربرد با دقت استراژی های تصدیق شده در معماری است

    · استفاده از طبیعت بادوام و منبع مواد با کفایت و تکیه بر خورشید برای استفاده های گرمایی و نیروی برق و روشنایی روزانه و دوباره استفاده کردن از ضایعات و … یک اتحاد و یکپارچه سازی ساختمانی ظریف این استراژی ها را تولید می کند. البته باید توجه داشت که تبدیل فرهنگ بشر به یک پایه و تغییر ساختاری اساسی روح و سرشت انسان بستگی دارد.
    ما باید یکی شدن و به هم پیوستن و وابستگی به یکدیگر را با یک چیزی خیلی وسیع تر از خودمان، دوباره کشف کنیم. جهان طبیعت قلمرویی است روحانی که نسبت به همه چیز برتری می یابد. اول شخص و بعد جامعه، این عقیده بولوزوف است. او عقیده دارد ما باید هر دو گروه را مجبور سازیم که موافق حقایق زندگی در جهان باشند.
    در غرب به این مسئله اعتقاد دارند که مزیت در طرح محیطی و طراحی آن در صورتی پیشرفت می کند و موفق خواهد بود که حقیقا مجمع و گروه طراحی آن فقط گروهی از طراحان باشند. ARC اولین شرکتی است که دست به این کار زده است. این شرکت تشکیل شده است ازمعماران، سازندگان و مهندسین و سرانجام عده ای از طراحان باید پاسخگو در تمامی پروژه های این شرکت باشند. این شرکت در جریان طراحی های خود از روش مشارکتی استفاده می کند یعنی تمامی اعضا در نظر دادن آزاد هستند اما تصمیم نهایی را طراحان خواهند گرفت. این روش یک روش قدرتمند در ساختمان سازی ها به شمار می رود.
    بسیاری از ساختمانها که در این شرکت در بین طراحان به توافق می رسد توافق آنها به خاطر مطلوبیت آن اثر است. در یک کار جالب دیگر در این شرکت دعوت از تمامی افراد صاحب نظر است برای عملی کردن و اجرایی شدن تمامی نتیجه های بدست آمده. جوانب مهمی که متفاوت با طراحی های قردادی مشخص شده است عبارتند از:
    ۱ـطراحی باید تقریبا در برگیرنده ۴۰% از نیازها باشد نه اینکه ۲۵% از نیازها را به صورت قراردادی بر طرف کند.
    ۲ـ روند طراحی جریانی است آشفته و پر دست انداز، بنابر این احتیاج به زمان طولانی دارد. طراحی به تفکر گروهای صادق و آزمایش کردن احتیاج دارد.
    ۳ـ ایجاد ساختمان نیاز مند یکپارچه سازی و اتحاد است. همان اتحادها و یکپارچه سازی هاست که منجر به تغییر ساختارهای روحی انسان خواهد شد. اغلب از ساختمان سبز تعبیر به ساختمانی می شود که اثرات منفی آن بر روی محیط اطرافش کم باشد.
    هدف از ایجاد ساختمانهای سبز بر اساس اصول ذکر شده بالا بهبود یافتن آب و هوا و جلوگیری از اثرات منفی ساخت و ساز بر محیط زیست است. صرفه جویی و بهینه سازی مصرف انرژی و کاربرد انرژی های پایدار در حال حاضر هیچگونه نقشی در فرهنگ ساحتمانی کشور ندارد. علاوه بر آن در ساخت و سازهای مسکونی بخش خصوصی و خصوصا مسکن طبقات مرفه ارقام نسبتا مهمی به زیان سایر موارد ضروری هزینه در ساختمان صرف تزیینات افراطی و بی اصالتی می شود که عمدتا بنام ابزار سازی مشهور است. انگیزه صرف این مبالغ نامتعادل در زیور آرایی، احرازجلال و شکوه و ….و نهایتا رونق و موفقیت تجاری خصوصاً در حرفه بساز و بفروشی است. این مسئله متأسفانه به یک مد در جامعه تبدیل شده است که این نگران کننده است.
    اما چاره مشکل: انکشاف رویکردهای نوین زیبایی شناختی برای ایجاد دگرگونی و تحول در اذهان عمومی و جایگزینی الگوهای زیستی مبتنی بر تعادل صرفه جویی و بهینه سازی مصرف و احترام به محیط طبیعی و اجتماعی زیست به جای الگوهای منحط رایج کنونی امری ضروری است. لازمه این امر آن است که معماران بکوشند به جای دنباله روی در سلیقه عامیانه و بازاری پسند، ذوق و سلیقه عمومی را در جهات سازنده و مفید اجتماعی هدایت کنند. معماران می توانند به مردم بباورانند که طرحهای اقلیمی و زیست محیطی کمتر از تزیینات رایج کنونی زیبا نیست. از طریق معماری می توان جامعه را از مطلوبیت و ارزش فراوان اقتصادی وزیست محیطی انرژی هایی که به نام های بی زیان و آرام و … مشهور شده، مطلع کرد. انرژی هایی که از دیدگاه هنرمندان و معماران می تواند به جای هر چیز دیگر زیبا نامید. آینده جهان در زیبایی های زیبا نهفته است. بیایید زیبایی نهفته در انرژیهای پاک و حیات بخش را کشف کنیم.
    ارزشهای
    ممعاری سنتی و سنت ارزشهای زیست محیطی معماری سنتی ایران واجد ارزشهای بسیار فراوان در شیوه های گوناگون استفاده بهینه از انرژی و بهره برداری اکولوژیک از انواع انرژی ها و خصوصاً کاربرد انرژی های پایدار و بی زبان است.گرچه استفاده از باد و به عبارت صحیح تر بهره برداری از حرکت هوا و ایجاد نسیم عمده ترین و رایج ترین نوع کاربرد انرژی های بی زیان در معماری سنتی ایران است.
    با این حال همه عناصر اربعه فلسفی و آیینی (آب، هوا، خورشید و خاک) دارای کاربرد عالی زیست محیطی در مدنیت و معماری ایران قدیم بوده است. نوع مصالح و فنون ساختمانی رایج در گذشته خصوصا آنچه که در رابطه با پایداری بنا به کار می رفته و عناصر بار بر اصلی ساختمان را تشکیل می داده است. یعنی دیواره ها و سقف ها یا به عبارت کلی تر عناصر افقی و عمودی به علت دارا بودن حجم و وزن زیاد به طور خود به خودی و طبیعی در مقایسه با مصالح و مواد سبک وزن و کم حجم کنونی دارای ظرفیت بالای نگه داری و ذخیره انرژی و استعداد متعادل سازی حرارت در فضاهای مصنوع بوده است. در عین حال این ویژگی به هیچ روی به معنای آن نیست که زیبایی آسایش پایداری عالی و کیفیات ارجمند زیست محیطی و ابتکارات مربوط به استفاده بهینه از انرژی در معماری ایرانی امری خود به خودی و پیش پا افتاده و بی نیاز از هوش قدرت خلاقه و علم و دانش تلقی شود. بر خلاف بررسی دقیق ویژگیهای معماری ایرانی حاکی از برخوردداری از دانش وآگاهی بسیار ذکا و هوشمندی و دقت در جزییات معماری بذل توجه بسیار به امر ایجاد فضای راحت و آسایش داخلی، زیبایی استحکام و عدم تخریب محیط و حفظ کیفیت زیست است.
    منبع :
    وب سایت تخصصی معماری ( فارسی کد )

  2. پیش فرض معماری سبز

    طراحي پايدار يا طراحي سبز از موضوعات بسيار جنجالي و بحث‌برانگيز در جهان امروز است. بدون ترديد يكي از موارد مهمي كه انسان همواره با آن دست و پنجه نرم مي‌كند، نحوه نگرش و برخورد با منابع انرژي و تعامل بين منابع و اثرات ناشي از اين مصرف است.

    در نگرش پايدار، طراحي به گونه‌اي انجام مي‌شود كه اين سه مورد در يك چرخه ارتباطي صحيح قرار‌گرفته و بتوان در آينده نيز از نتايج مصرف منابع در حال، بهره‌مند شد.

    به عبارت د‌يگر اين نوع طراحي بدون داشتن نگرشي درست و تعريفي مشخص امكان‌پذير نيست.

    اصطلاح پايداري "sustainability" براي نخستين بار در سال 1986 توسط كميته جهاني گسترش محيط زيست، تحت عنوان" رويايي با نيازهاي عصر حاضر بدون به مخاطره‌انداختن منابع نسل آينده" مطرح شد. [
    چشم‌انداز زیست‌محيطی جهان]

    بايد خاطرنشان كرد، مفهوم طراحي پايدار‌يك مفهوم عام بوده و در بسياري از زمينه‌ها از جمله معماري، طراحي گرافيك، كشاورزي، ماشين‌آلات و هرآنچه كه با محيط زندگي انسان سروكار دارد، به كاربرده مي‌شود.

    شايد بتوان هدف از اين نوع طراحي را كاهش آسيب‌هاي محيطي، به حداقل رساندن مصرف منابع انرژي و هماهنگي هرچه بيشتر با طبيعت دانست. به معناي ديگر، فلسفه طراحي پايدار، پشتيبان و مشوق نگرش‌ها و تصميم‌هايي است كه درهرمرحله از طراحي، ساخت و سپس مصرف، تاثيرات منفي بر محيط زيست و سلامت استفاده‌كنندگان را نيز در نظرگرفته باشد.

    اين نوع طراحي از اصولي خاص تبعيت مي‌كند كه رعايت آنها ضروري است: مديريت منابع انرژي، طراحي با قابليت بازگشت به چرخه زندگي، طراحي براي انسان.

    مديريت منابع انرژي

    اين مديريت از دو زاويه قابل بررسي است.
    1- مديريت منابع تجديد‌ناپذير: با توجه به روند رو به رشد منابع غيرقابل تجديد مانند سوخت‌هاي فسيلي و مواجهه جدي با بحران انرژي درسال‌هاي اخير، استفاده بهينه از اين نوع منابع حياتي به نظر مي‌رسد.

    زيرا اين نوع منابع با توجه به ذخاير موجود، در سال‌هاي آتي به پايان مي‌رسند و مي‌‌بايست براي دسترسي به منابع جايگزين فعاليتي جدي دنبال شود.

    2- مديريت منابع تجديد‌پذير: بهترين نوع منابع انرژي كه در طراحي پايدار بر‌آن تمركز مي‌شود، منابعي هستند كه توانايي قرارگرفتن در چرخه طبيعي و قابليت بازگشت را داشته باشند. در اين نوع مديريت منابع، همواره طراح تلاش مي‌كند نوعي تعادل بين اثرتوليد شده و محيط اطراف برقرار‌ كند تا اين دو در يك چرخه بازگشتي بتوانند با يكديگر مرتبط شوند.
    در اين نوع طراحي، با استفاده از منابعي كه در دسترس و طبيعي هستند مانند خورشيد و باد و باران، همواره پروژه‌اي اقتصادي‌تر خواهيم داشت.


    طراحي با قابليت بازگشت به چرخه زندگي
    دراين طرح تاكيد براتخاذ روشي است كه به بازيافت و بازتوليد منابع به كاررفته منجرشود. درواقع، در اين مرحله طراح ذهن خود را بايد متوجه روندي كند كه منابع مورد استفاده در طرح بتوانند پس ازمرحله زوال و دورريزي به چرخه اصلي طبيعت بازگردند.به اين معنا كه منابع ما از يك شكل مفيد به شكلي ديگر درمي‌آيند اما بازهم پس از اين تبديل داراي كارآيي و استفاده هستند. [
    آشنايي با بسته‌هاي بيوژنيك
    ]


    طراحي براي انسان
    اين اصل، سومين و شايد مهمترين اصل طراحي پايدار محسوب مي‌شود. در دو اصل پيشين، كارآيي بيشتر و محافظت از منابع طبيعي مورد توجه بود. درحالي كه در اين اصل، برحفظ كيفيت زندگي تمامي اجزاي سازنده اكوسيستم تاكيد مي‌شود. اين اصل را مي‌توان درراستاي اهداف بشردوستانه‌اي دانست كه اركان و منابع مختلف زندگي را محترم مي‌شمارد.

    درحقيقت، با تعمق بيشتر در اين فلسفه مي‌توان به اين نكته پي‌برد كه به نيازهاي زنجيره‌وارو متقابل اجزاي مختلف زندگي و نقش آنها در ادامه حيات بشري بايد توجه جدي مبذول داشت.

    زيرا در جهان مدرن امروز، اگرچه انسان محور همه تغييرات و دگرگوني‌هاست، اما اين محوريت هرگز در جهت نقض حقوق ساير موجودات زنده نبوده، بلكه كاملا همگام با آنها و همواره در حالت تعامل و دادوستد با آنهاست.

    درپايان، مي‌توان گفت طراحي پايدار، نوعي نگرش به دنيا را مطرح مي‌كند كه با پيروي از اصولي خاص، تعامل بين مصرف منابع درحال و آينده را مورد توجه قرارداده و همواره در جهت منافع بلند مدت بشر گام برمي‌دارد.

    مهدي توپچي ، همشهری

  3. در سال های اخیر بیانیه ها و مقالات متعددی در زمینه اصول معماری سبز توسط محققان مختلف در سراسر دنیا به رشته تحریر درآمده است. اغلب این بیانیه ها با اختلاف اندک موضوعاتی را در زمینه تشویق طراحان به حفاظت از انرژی ونیز در نظر گیری ویژگی های محلی مکان و کار با کاربران ساختمان و جوامع اطراف آن تثبیت نموده اند. معماران انگلیسی، برندا و روبرت ویل در کتاب خویش با عنوان «معماری سبز: طراحی برای آینده ای آگاه از انرژی» یکی از ساده ترین و صریح ترین چارچوب ها را برای معماری سبز مطرح نموده اند. آن ها این اصول را با استفاده از مثال های مختلف از طراحی ساختمان در اروپا انگلستان و امریکا نشان داده اند. ایشان بر فراگیری از معماری بومی تأکید زیادی داشتند، معماری که در تجربه نسل های متمادی ساکن یک منطقه و اقلیم ویژه در آن نهفته است .
    اطلاعات بیشتر در مورد اصول معماری سبز و نحوه اجرا آن در بسیاری از پایگاههای اینترنتی از جمله «موسسه آمریکایی کمیته معماران در موضوعات مختلف زیست محیطی» (
    www.aia.org.cote) شورای «ساختمان سازی سبز امریکا» (www.usgbc.org) و در اروپا و انگلستان «منازل پایدار » (www.sustainablehome.co.uk) نیز وجود دارد. فرآیند سبز در معماری فرآیندی کهن میباشد، برای مثال از هنگامی که انسان های غار نشین برای اولین بار پی به این مسئله بردند که انتخاب غاری رو به جنوب از لحاظ دمای محیط بسیار مناسب تر از غاری می باشد که دهانه آن به سمت شمال است. موضوع جدید درک این مهم است که معماری سبز برای محیطهای مصنوع و انسان آفرینش بهترین فرآیند برای طراحی ساختمان هاست؛ به گونه ای که تمام منابع وارده به ساختمان، مصالح آن، سوخت یا اشیا مورد استفاده ساکنان، نیازمند پدید آوردن یک معماری پایدار هستند. بسیاری از ساختمان های موجود حداقل یکی از ویژگی های متعدد و قابل تشخیص معماری سبز را درون خویش دارند، با این حال،تنها تعداد اندکی از این بناها کل این فرآیند کامل را دارا می باشند.
    بطور کلی فرآیند سبز اینگونه مطرح می شود که تمامی موضوعات به یکدیگر وابسته بوده و در هر تصمیم گیری باید تمامی جنبه های آن مورد بررسی قرار گیرد و بدین ترتیب،ایده بررسی اصول بصورت مجزا با آن در تضاد قرار می گیرد . در مجموع اصول گوناگونی در ایجاد هر نوع سازه مطرح است که نقاط مشترک فراوانی را برای بحث دارامی باشند،
    با این حال موضوعات ارائه شده مجموعه ای از اصول مختلفی هستند که در نظر گرفتن آنها سبب ایجاد توازن و پدید آمدن معماری سبز خواهد شد .
    اصل اول : حفاظت از انرژی
    هر ساختمان باید به گونه ای طراحی و ساخته شود که نیاز آن به سوخت فسیلی به حداقل ممکن برسد .
    ضرورت پذیرفتن این اصل در عصرهای گذشته بدون هیچ شک و تردیدی با توجه به نحوه ساخت و سازها غیر قابل انکار می باشد و شاید تنها به سبب تنوع بسیار زیاد مصالح و فن آوری های جدید در دوران معاصر چنین اصلی در ساختمان ها به دست فراموشی سپرده شده است و این بار با استفاده از مصالح گوناگون ویا با ترکیب های مختلفی از آنها، ساختمان ها، محیط را با توجه به نیاز های کاربران تغییر میدهند .
    اشاره به نظریه مجتمع زیستی نیز خالی از لطف نمی باشد، که از فراهم آوردن سر پناهی برای درامان ماندن در برابر سرما و یا ایجاد فضایی خنک برای سکونت افراد سرچشمه می گیرد ، به این دلیل و همچنین وجود عوامل دیگر مردمان ساختمانهای خود را به خاطر مزایای متقابل فراوان در کنار یکدیگر بنا می کردند .
    ساختمان هایی که در تعامل با اقلیم محلی و در تلاش برای کاهش وابستگی به سوخت فسیلی ساخته می شوند ، نسبت به آپارتمانهای عادی امروزی ، حامل تجربیاتی منفرد و مجزا بوده و در نتیجه ، به عنوان تلاشهای نیمه کاره برای خلـق مــعـــماری سبــز مطــرح می شوند. بسیاری از این تجربیات نیز بیشتر حاصل کار و تلاش انفرادی بوده؛ و بنابراین روشن است به عنوان اصلی پایدار در طراحی ها و ساخت و سازهای جامعه امروز لحاظ نمی گردد.
    ادامه دارد...
    برای دیدن سایز بزرگ روی عکس کلیک کنید
    نام:  01.jpg
    مشاهده: 5
    حجم:  55.2 کیلو بایت
    منبع:معماران

  4. پیش فرض اصل دوم : کار با اقلیم

    ساختمان ها باید به گونه ای طراحی شوند که قادر به استفاده از اقلیم و منابع انرژی محلی باشند .
    شکل و نحوه استقرار ساختمان و محل قرار گیری فضاهای داخلی آن می توانند به گــونــه ای باشد که موجب ارتقاع سطح آسایش درون ساختمان گردد و در عین حال از طریق عایق بندی صحیح سازه ، موجبات کاهش مصرف سوخت فسیلی پدید آید. این دو فرآیند مذکور ناگزیر دارای هم پوشانی و نقاط مشترک فراوان می باشند .
    پیش از گسترش همه جانبه مصرف سوخت فسیلی ، چوب منبع اصلی انرژی به حساب می آمد که هنوز هم حدود 15 درصد از انرژی امروز را نیز تأمین می کند. هنگامی که چوب کمیاب و نایاب شد برای بسیاری از مردم امری طبیعی بود که در راستای کاهش نیاز به چوب ، برای تولید گرما از گرمای خورشید کمک بگیرند . شهرهای یونانی همچون «پیرنه» مکان شهر را به گونه ای تغییر دادند که از ورود سیل به شهر جلوگیری شود ، و شبکه ای مستطیل شکل با خیابانهای شرقی ـ غربی را احداث نمودند که به ساختمان ها اجازه جهت گیری به سمت جنوب و استفاده از نور مطلوب خورشید را می داد.
    رومی ها نیز پیروی از اصول طراحی خورشیدی را با آموختن از تجربیات یونان ادامه دادند ؛ اما آنها پنجره های شفاف که اختراع قرن اول پس از میلاد بود را نیز برای افزایش گرمای بدست آمده بکار گرفتند، با افزایش کمبود چوب به عنوان سوخت ، استفاده از نمای رو به جنوب در ساخت منازل ثروتــمـنـدان و هـمـچنین حمامهای عـمومی شهـر نیز مـتـداول شــد . سنت طراحی با توجه به اقـلـیـم بـرای ایجاد آسایش درون ساختمان به قوانین گرمایش محدود نمی شد بلکه در بسیاری از اقـلـیــم ها معماران ملزم به طـراحـی فـضایی خنک برای پدید آوردن شرایطی مطلوب در داخل ساختمان بود . راه حل معــمول درعـصـر حاضر ، یعنی استفاده از سیستم های تهویه مطبوع هوا ، تنها فرآیندی ناکار آمد در تقابل با اقلیم به شمار می رود و در عین حال همراه با مصرف زیاد انرژی می باشد ، که حتی به هنگام ارزانی و فراوانی انرژی به دلیل آلودگی حاصل از آن امری اشتباه بشمار می آید. منبع:معماران
    برای دیدن سایز بزرگ روی عکس کلیک کنید
    نام:  07.jpg
    مشاهده: 4
    حجم:  16.6 کیلو بایت
  5. پیش فرض اصول سوم : کاهش استفاده از منابع جدید

    هر ساختمان باید به گونهای طراحی شود که استفاده از منابع جدید را به حداقل برساند و در پایان عمر مفید خود ، منبعی برای ایجاد سازه های دیگر بوجود بیاورد .
    گر چه جهت گیری این اصل ، همچون سایر اصول اشاره شده به سوی ساختمانهای جدید است ، ولی باید یادآور شد که اغلب منابع موجود در جهان در محیط مصنوع فعلی بکارگرفته شده اند و ترمیم و ارتقاء وضعیت ساختمانهای فعلی برای کاهش اثرات زیست محیطی ، امری است که از اهمیتی برابر با خلق سازه های جدید برخوردار است . این نکته را نیز باید مورد توجه قرار داد که تعداد منابع کافی برای خلق محیط های مصنوع در جهان وجود ندارند که بتوان برای بازسازی هر نسل از ساختمان ها، مقداری جدید از آنها را مورد استفاده قرار داد .
    این استفاده مجدد میتواند در مسیر استفاده از مصالح بازیافت شده یا فضاهای بازیافت شده شکل بگیرد، بازیافت ساختمان ها و عناصر درون آنها بخشی از تاریخ معماری است . صومعه سانتا الباس که در سالهای 1077 و 1115 میلادی بازسازی گردیده ، از آجرهای خرابه های یک ساختمان رومی در نزدیکی خود استفاده نمود. چارچوب های چوبی که در قرون وسطی به کار گرفته شدند ،قطعاتی چوبی بودند که بریده و در کارگاه نجاری به یکدیگر وصل شده و کد گذاری می شدند و آنگاه از هم جدا شده و به ساختمان ها انتقال داده می شدند. استفاده از این روش بدین معنی بود که در صورت لزوم می توان بخشهایی از ساختمان قرون وسطایی را جا به جا نموده ؛ حتی امروزه نیز می توان آنها را به مکانی دیگر منتقل کرد . گاهی اوقات کل سازه ساختمان به منظور بنا کردن ساختمانی جدید جابجا می گردید. برای مثال در هنگام ساخت موزه ویکتوریا و آلبرت در لندن، به ساختمان قبلی موجود در سایت دیگر نیازی نبود و در سال 1865 پیشنهاد واگذاری این ساختمان فلزی به مسئولان محلی شمال ، شرق و جنوب لندن با هدف برپایی یک موزه محلی در مکانی جدید ارائه گردید. مسئولان شرق لندن این پیشنهاد را پذیرفتند و ساختمان این موزه محلی در 1872 تکمیل گردید که امروزه این مکان به موزه کودکان بدل گردیده است.
    در اغلب مواردی که دسترسی به منابع جدید به حداقل می رسد روش هایی کشف می شوند که با آن ها می توان ساختمان هایی که برای یک منظور ساخته شده اند برای مقاصد دیگر استفاده شوند، با این حال بعضی تغییرات ضروری می توانند باعث تغییر شکل اصلی سازه یا ساختمان شود. این موضوع برای کسانی که علاقمند به حفاظت و نگهداری دائمی از ساختمان ها هستند یک فاجعه به حساب می آید و این سوال در ذهن نقش می بندد که آیا یک ساختمان به این علت که زمانی دارای کاربری ارزشمندی بوده است باید همواره بدون تغییر باقی بماند یا باید برای حفظ بازدهی و کارایی تغییرات الزامی را در آن انجام داد؟ یک فرآیند سبز ممکن است در بررسی این موضوع قضاوت را تنها براساس منابع موجود ممکن بداند. اگر منابع مورد نیاز برای تغییر یک ساختمان کمتر از منابع مورد نیاز برای تخریب و بازسازی آن باشد باید از این تغییرات استقبال نمود. با این وجود این موضوع باعث عدم احترام و بزرگداشت اهمیت تاریخی سازه نمی شود. به علاوه ممکن است این سازه ها دارای ارزش دیگری نیز باشند که توجه به آن ها الزامی است. این مشکلات در تغییر ساختمان های موجود به منظور آماده ساختن آن ها برای هماهنگی با نیازهای جدید بخصوص در مورد بهبود وضعیت ساختمان از لحاظ عملکرد و کارایی که ممکن است به تغییر ظاهر آن منجر شود با تناقض و تضادهای بیشتری آشکار می شود. تغییر در بعضی از ساختمان های قدیمی برای کاربردی های جدید می تواند هزینه ها و مشکلات خاصی را با خود همراه داشته باشد. با این حال مزایای حاصل از استفاده مجدد از این ساختمان های بزرگ در کنار یکدیگر و درون یک محیط شهری می تواند بر این مشکلات و هزینه ها غلبه نماید. نوسازی ساختمان ها ی موجود در شهرهای بزرگ و کوچک همچنین می تواند موجب حفاظت از منابع مورد استفاده جهت تخریب و بازسازی ساختمان و بدین ترتیب جلوگیری از تخریب جامعه شود.
    منبع:معماران

  6. پیش فرض اصل چهارم : احترام به کاربران

    معماری سبز به تمامی افرادی که از ساختمان استفاده می کنند احترام می گذارد.
    به نظر می رسد که این اصل ارتباط اندکی با آلودگی ناشی از تغییرات اقلیم جهانی و تخریب لایه ازن داشته باشد . اما فرآیند سبز از معماری که شامل احترام برای تمامی منابع مشترک در ساخت یک ساختمان کامل هستند انسان را از این مجموعه خارج نمی نماید. تمام ساختمان ها توسط انسان ها ساخته می شوند اما در بعضی از سازه ها حقیقت حضور انسان محترم شمرده می شود، در حالی که در برخی دیگر تلاش برای رد ابعاد انسانی در فرآیند ساخت مشاهده می شود.در ژاپن تعدادی روبوت نقش انسان را در ایجاد و طراحی ساختمان ها بر عهده گرفته اند، اما برای یک روبوت کارآیی مؤثر در مورد پروژه ، شامل اجرای یک وظـیـفـه خـاص مــی باشد که می تواند آن را به دفعات تکرار کرد. اما در مقیاسی متفاوت یک انسان به عنوان معمار همچنان می تواند بر مهارت خود بر انجام تعداد بسیاری از کارهای نامرتبط اعتماد کند. احترام بیشتر به نیازهای انسانی و نیروی کار، می تواند در دو مسیر مجزا مورد تجربه قرار گیرد. برای یک ساختمان ساز حرفه ای توجه به این نکـته ضرورت دارد که ایمنی و سلامت مصالح و فرآیند های شکل دهنده ساختمان به همان میزان که برای کارگران و یا استفاده کنندگان آن مهم است برای کل جامعه بشری نیز از اهـمـیت بـســزایی بـرخوردار می باشد. معماران به تدریج از وجود سم های مختلف در سایت های ساختمانی آگاه شده اند و به تازگی استفاده از مواد عایـق دارای انواع cfc و یا استفاده از سایر مصالح خطرناک در ساختمان ممنوع شده است.
    شکل دیگر مشارکت انسانی که نیازمند توجه است، اشتراک و دخالت مثبت کاربران در فرآیند طراحی و ساخت است، که چنانچه به طور موثر بکار گرفته نشود یک منبع کارا و مفید به هدر رفته است. تعداد زیادی از ساختمان ها از این انرژی بهره برده اند و نتایج حاصل از آن نیز موجب رضایت در خلـق ساختمان های بزرگ شده است.
  7. پیش فرض معماری سبز

    معماري سبز چيست؟

    قبل از هر چيز که يک ساختمان سبز خاق شود مانند هر چيز ديگر به يکخالق احتياج دارد . اين موضوع يعنی ايجاد ساختمان سبز به سلامت فردی که در آن و درمحيط اطراف آن زندگی مي کند کمک خواهد کرد و از او پشتيبانی خواهد کرد و از اوپشتيبانی خواهد کرد وباعث رضايت مندی و سودمندی آنان خواهد شد.اين موضوع نيازمندکاربرد با دقت اْتراژيهای تصديق شده در معماری است:استفاده از طبيعت بادوام و منبعمواد با کفايت و تکيه بر خورشيد برای استفاده های گرمايي و نيروی برق و روشناييروزانه و دوباره استفاده کردن از ضايعات و .......يک اتحاد و يکپارچه سازی ساختمانیظريف اين استراژيها را توليد می کند. البته بايد نوجه داشت که تبديل فرهنگ بشر بهيک پايه و تغيير ساختا ر اساسی روح و سرشت انسان بستگی دارد.ما بايد يکی شدن و بههم پيوستن و وابستگی به يکديگر را با يک چيزی خيلی وسيع تر از خودمان را دوباره کشفکنيم. جهان طبيعت قلم رويي است روحانی که نسبت به همه چيز برتری مي يابد.اول شخص وبعد جامعه اين عقيده بولوزوف است. او عقيده دارد ما بايد هر دو گروه را مجبور سازيمکه موافق حقايق زندگی در جهان باشند.در غرب به اين مسئله اعتقاد دارند که مزيت درطرح محيطی و طراحی آن در صورتی پيشرفت مي کند و موفق خواهد بود که حقيقا مجمع وگروه طراحی آن فقط گروهی از طراحان باشند.arc اولين شرکتی است که دست به اين کارزده است. اين شرکت تشکيل شده است ازمعماران. سازندگان و مهندسين و سرانجام عده ایاز طراحان بايد پاسخگو در تمامی پروژههای اين شرکت باشند.اين شرکت در جريان طراحیهای خود از روش مشارکتی استفاده می کند يعنی تمامی اعضا در نظر دادن آزاد هستند اماتصميم نهايي را طراحان خواهند گرفت. اين روش يک روش قدرتمند در ساختمان سازی ها بهشمار مي رود.بسياری از ساختمانها که در اين شرکت در بين طراحان به توافق مي رسدتوافق آنها به خاطر مطلوبيت آن اثر است.در يک کار جالب ديگر در اين شرکت دعوت ازتمامی افراد صاحب نظر است برای عملی کردن و اجرايي شدن تمامی نتيجه های بدستآمده.جوانب مهمی که متفاوت با طراحی های قردادی مشخص شده است عبارتند از:1ـطراحیبايد تقريبا در برگيرنده 40% از نيازها باشد نه اينکه 25% از نيازها را به صورتقراردادی بر طرف کند.2ـ روند طراحی جرينی است آشفته و پر دست انداز. بنابر ايناحتياج به زمان طولانی دارد. طراحی به تفکر گروهای صادق و آزمايش کردن احتياجدارد.3ـ ايجاد ساختمان نياز مند يکپارچه سازی و اتحاد است. همان اتحادها و يکپارچهسازيهاست که منجر به تغيير ساختارهای روحی انسان خواهد شد.اغلب از ساختمان سبزتعبير به ساختمانی مي شود که اثرات منفی آن بر روی محيط اطرافش کم باشد. هدف ازايجاد ساختمانهای سبز بر اساس اصول ذکر شده بالا بهبود يافتن آب و هوا و جلوگيری ازاثرات منفی ساخت و ساز بر محيط زيست است.

     
    صرفه جويي و بهينه سازی مصرف انرژی وکاربرد انرژيهای پايدار در حال حاضر هيچگونه نقشی در فرهنگ ساحتمانی کشور ندارد. علاوه بر آن در ساخت و سازهای مسکونی بخش خصوصی و خصوصا مسکن طبقات مرفه ارقامنسبتا مهمی به زيان ساير موارد ضروری هزينه در ساختمان صرف تزيينات افراطی و بیاصالتی می شود که عمدتا بنام ابزار سازی مشهور است .انگيزه صرف اين مبالغ نامتعادلدر زيور آرايي احرازجلال و شکوه و ....و نهايتا رونق و موفقيت تجاری خصوصا در حرفهبساز و بفروشی است.اين مسئله متاسفانه به يک مد در جامعه تبديل شده است که ايننگران کننده است .اما چاره مشکل:انکشاف رويکردهای نوين زيبايي شناختی برای ايجاددگرگونی و تحول در اذهان عمومی و جايگزينی الگوهای زيستی مبتنی بر تعادل صرفه جوييو بهينه سازی مصرف و احترام به محيط طبيعی و اجتماعی زيست به جای الگوهای منحط رايجکنونی امری ضروری است. لازمه اين امر آن است که معماران بکوشند به جای دنباله رویدر سليقه عاميانه و بازاری پسند ذوق و سليقه عمومی را در جهات سازنده و مفيداجتماعی هدايت کنند. معماران می توانند به مردم بباورانند که طرحهای اقليمی و زيستمحيطی کمتر از تزيينات رايج کنونی زيبا نيست.از طريق معماری می توان جامعه را ازمطلوبيت و ارزش فراوان اقتصادی وزيست محيطی انرژيهايي که به نامهای بي زيان و آرامو ... مشهور شده مطلع کرد. انرژيهايي که از ديدگاه هنرمندان و معماران می تواند بهجای هر چيز ديگر زيبا ناميد.آينده جهان در زيبايي های زيبا نهفته است. بياييدزيبايي نهفته در انرژيهای پاک و حياتبخش را کشف کنيم.


    ارزشهای ممعاری سنتی و سنت ارزشهای زيست محيطی معمار ی سنتی ايران واجد ارزشهای

    بسيار فراوان درشيوه های گوناگون استفاده بهينه از انرژی و بهره برداری اکولوژيک از انواعانرژيها وخصوصا کاربرد انرژيهای پايدار و بی زبان است.گرچه استفاده از باد و به عبارت صحيحتر بهره برداری از حرکت هوا و ايجاد نسيم عمده ترين و رايج ترين نوع کاربردانرژيهای بی زيان در معماری سنتی ايران است. با اين حال همه عناصر اربعه فلسفی وآيينی (آب هوا خورشيد و خاک)دارای کاربرد عالی زيست محيطی در مدنيت و معماری ايرانقديم بوده است .نوع مصالح و فنون ساختمانی رايج در گذشته خصوصا آنچه که در رابطه باپايداری بنا به کار می رفته و عناصر باربر اصلی ساختمان را تشکيل می داده يعنیديواره ها و سقف ها يا به عبارت کلی تر عناصر افقی و عمودی به علت دارا بودن حجم ووزن زياد به طور خود به خودی و طبيعی در مقايسه با مصالح و مواد سبک وزن و کم حجمکنونی دارای ظرفيت بالاي نگه داری و ذخيره انرژی و استعداد متعادل سازی حرارت درفضاهای مصنوع بوده است. در عين حال اين ويژگی به هيچ روی به معنای آن نيست کهزيبايي آسايش پايداری عالی و کيفيات ارجمند زيست محيطی و ابتکارات مربوط به استفادهبهينه از انرژی در معماری ايرانی امری خود به خودی و پيش پا افتاده و بی نياز ازهوش قدرت خلاقه و عللم و دانش تلقی شود. بر خلاف بررسی دقيق ويژگيهای معماری ايرانیحاکی از برخوردداری از دانش وآگاهی بسيار ذکا و هوشمندی و دقت در جزييات معماری بذلتوجه بسيار به امر ايجاد فضای راحت و آسايش داخلی زيبايي استحکام و عدم تخريب محيطو حفظ کيفيت زيست است.
     
    اول از سال 57-47 : اين دوره مصادف بود با اواخردوره’ مدرنيسم. از اين دوره بود كه جريان مدرنيست نيز يك گرايش

    تاريخي پيدا كرده بود. با كارهاي نادر اردلان و كامران ديباكه درايران سعي در زنده كردن معماري ايران داشتند اين روند در ايران نيز پيش ميرفت.فعاليت ميرميران نيز در اين دوره بي تا’ثير از جريانات روز نبود . كارهاي اونشا ن دهنده’ تا’ثير پذيري ي از معماري سنتي گذشته است. تا’ثيري كه كارهاي شهرسازيايشان از شهرهاي گذشته گرفتند را مي توان در نوع محله بندي سنتي ايشان ويا ايجادگره ها در بين مسيرها ذكر كرد.ميرميران در اين دوره در شركت ذوب آهن ايران مسئولكارگاه معماري, واحد طراحي وشهرسازي بوده استوچندين شهر جديد را طراحي كرده است كه شامل"پولاد شهر,زيراب و زرندنو"بوده است.


    در طراحي اين شهرها تنها منبع الهام ميرميران معماري كشور خودماننبوده بلكه از معماري جهان نيز تبعيت ميكرده است تبعيعي كه ميرميران در مدرسه’ پولاد شهر از كارهاي موشه سفدي كرده حاكي از اين مسئله مي باشد و آنرا صورت جعبههاي هم شكل توسعه يابنده طراحي كرده است.

     
    از تك بناهاي اين دوره مي توانازpabdana tea house نام برد. تك بنايي كه در داخل يك باغ طراحي شده است. در اينكار مي توان گرايش پست مدرنيستي را در قوسها يي كه به كار مدرسه پولاد شهر بردهمشاهده كرد كه البته كل كار تركيبي از مدرن و پست مدرن مي باشد. خانه’ طراحيشده كاملا"آرامش بخش است خصوصا" با خطوط آبي و متعادل كننده اي كهبكار برده است.


     
    دوره’ دوم از سال 67-57 : در اين دوره كارهاي ميرميران همزمان باانقلاب اسلامي در ايران كه يكي از دستاوردهاي آن رويكرد به سنت تاريخي , بومي گراييو تا’كيد بر ارزشهاي ايراني-اسلامي بوده و همچنين همزمان با اوج پست مدرنيست درغربكه آن نيز توجه به سنت را اساسي مي دانست بوده است.



     
    مهمترين كارهايي كه ميرميراندر اين دوره انجام داده شامل طرح جامع اصفهان , طرح منطقه شهري اصفهان و همچنينمركز توسعه خانه سازي و شهر نشيني اصفهان بوده است. در اين دوره بود كه ميرميران باارائه مفهوم منطقه شهري در كشور براي اولين بار ضرورت توجه به "مناطق شهري"كشور رابه منزله عرصهدين مشخص , مجزا و مستقل , در "حوزه’ مديريت و برنامه ريزي شهري" گوشزد مي كند. موفقيت اين طرح(طرح منطقه شهري اصفهان) , در عمل به عنوان ابزاري كارا در فرايندهدايت وكنترل توسعه كالبدي منطقه شهري گشت و باعث شد طرح منطقه بندي شهري برايشهرهاي با جمعيت بيشتر از يك ميليون نفر مورد تصويب هيئت دولت گردد.

    در مركزتوسعه نيز مي توان گرايش به گذشته را در كار ميرميران ديد.طريقه’كار روي پلان, نوعتقسيم بندي نما از تا’ثير ميرميران از گرايشهاي كشور حكايت دارد

    دو دوره اي كه توضيح داده شد به زعم خود ميرميران تجربه اي بودند براي كارهاي پر سر و صداي بعدي . تجربه هايي براي پيدا كردن جرا’ت و جسارت در ارائه كار نو كه اين فعاليتها در دوره’ سوم كارهاي وي بررسي مي شود

    کتاب تاملات در هنر و معماری

  8. پیش فرض مصادیق پایداری معماری و معماری سبز در پروژه

    1-استفاده از انرژی های طبیعی در مصرف روزمره
    2-استفاده از ضایعات و خصوصا استفاده از پساب در تولید آب مورد نیاز برای آبیاری فضای سبز
    3-به کارگیری شیوه های مناسب برای تقلیل انرژی هدر رفته و یا کنترل آن و بهینه سازی مصرف انرژی
    4-استفاده از مصالح قابل بازیافت غیر شیمیایی و مصالحی که با سلامت انسان در تعارض نمی باشد.
    5-طراحی و ساخت و ساز با مصالح
    نویسنده: احسان کلهری ׀ تاریخ: پنج شنبه 2 آذر 1391برچسب:, ׀ موضوع: <-PostCategory-> ׀

    صفحه قبل 1 صفحه بعد

درباره وبلاگ

به وبلاگ من خوش آمدید


لینک دوستان

لینکهای روزانه

جستجوی مطالب

طراح قالب

CopyRight| 2009 , ehsan-kalhori.LoxBlog.Com , All Rights Reserved
Powered By LoxBlog.Com | Template By: NazTarin.COM